جدول جو
جدول جو

معنی سخت باز - جستجوی لغت در جدول جو

سخت باز
(نَ ظَ خوَرْ/ خُرْ دَ / دِ)
کسی که در قماربازی دستی تمام داشته باشد. (آنندراج) :
شد دچارم سخت بازی در قمار دلبری
هر دو عالم را به او در داو اول باختم.
محسن تأثیر (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سخت بازو
تصویر سخت بازو
آنکه بازوان سخت و قوی دارد، قوی، توانا، زورمند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مفت باز
تصویر مفت باز
آنکه مال خود را مفت از دست بدهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
آنکه به سختی جان بدهد، جان سخت، کنایه از کسی که در سختی ها و بلا ها پایداری و استقامت داشته باشد، کنایه از خسیس و ممسک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دست باز
تصویر دست باز
گشاده دست، باسخاوت، بخشنده، کسی که هرچه دارد خرج کند یا به دیگران ببخشد، دست ودل باز
فرهنگ فارسی عمید
(سَ)
کنایه از توانا. (انجمن آرای ناصری) (شرفنامۀ منیری). قوی هیکل و توانا. (برهان) :
سعدیا تن به نیستی در ده
چارۀ سخت بازوان اینست.
سعدی.
چنان سخت بازو شد و تیز چنگ
که با جنگجویان طلب کرد جنگ.
سعدی.
، حمایت. (انجمن آرا). صاحب حمایت. (برهان). غیرتمند. غیرتی:
درمی چند ریخت درمشتش
سخت بازو بزر توان کشتش.
سعدی
لغت نامه دهخدا
کسی که بدون داشتن سرمایه کافی معاملات کلان را با سفته انجام دهد، آنکه سفته ها را خرید و فروش کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشت باز
تصویر مشت باز
کسی که مشت بازی کند بوکس باز بوکسور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سحر باز
تصویر سحر باز
افسونگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سعتر باز
تصویر سعتر باز
زنی که چرمینه بندد و با زن دیگر مجامعت کند، بی باک دلاور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخت بازو
تصویر سخت بازو
توانا، قوی هیکل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
آنکه به آسانی دست از جان نکشد آنکه به سهولت نمیرد، بیرحم سنگدل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخت زبان
تصویر سخت زبان
دشنام دهنده فحاش
فرهنگ لغت هوشیار
سخت ساغ (ساق و ساقه پارسی و پهلوی است) پایدار استوار ثابت برقرار پایدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دست باز
تصویر دست باز
با سخاوت، بخشنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دست باز
تصویر دست باز
((دَ))
باسخاوت، بخشنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
پرطاقت، خسیس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
Hardy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
robuste
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
stevig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
dayanıklı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
頑丈な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
עמיד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
강한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
tangguh
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
मजबूत
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
выносливый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
zäh
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
resistente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
resistente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
resistente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
强壮的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
wytrzymały
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
витривалий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
imara
دیکشنری فارسی به سواحیلی